با گریه و بدون صدا غسل می دهم

ساخت وبلاگ

با گریه و بدون صدا غسل می دهم
دارم شبانه جسم تو را غسل می دهم

سرو علی، به جلوه ی محراب رفته ای!
ای آبروی من، چقدر آب رفته ای؟!

شرمنده کرده رنگ رخت تا ابد مرا
زخم عمیق روی پرت می کشد مرا

کل حصیر حجره ی ما لاله گون شده
آبی که ریختم به پرت، رنگ خون شده

یادش بخیر جنگ اُحد که تمام شد
از زخم ها که در بدنم ازدحام شد

لبخند بر رخ منِ خیبرشکن زدی
مرهم به روی کل نود زخم من زدی

می خواستم برای تو جبران کنم، نشد
گفتم که زخم های تو درمان کنم، نشد

زهرا پسر عمویت ازین داغ خسته شد
در ظرف چند ماه، دو رکنم شکسته شد

پلکت چنان کبود شده، وا نمی شود
بازوی زیر و رو شده ات تا نمی شود

این داغ سخت، تاب مرا سر می آورد
رد غلاف، داد مرا در می آورد

ریحانه ی علی، علی افتاده از نفس
چیزی بگو دوباره به فریاد من، برس

ویرانه می شود حرمم، از حرم نرو
ای لیله ی مبارکه ام، از برم نرو

گرچه شکسته، ظرف وجودِ علی بمان
تنها دلیل بود و نبودِ علی بمان

زهرا ببخش اگر که علی در غمت نمرد
در پیش دیده ام به رخت تازیانه خورد

ای نور خانه ام به خدا می سپارمت
پیش حسین بین کفن می گذارمت

دیگر جز این دو تا، کفنی نیست فاطمه
جز این دو، غیر پیرهنی نیست فاطمه

زهرا، حسین سهم تنش تکه بوریاست
روزی که روی ریگ بیابانِ کربلاست

محمد جواد شیرازی

معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 34 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 5:15