به صد امید در این روضه ها گذر دارم

ساخت وبلاگ

ثواب شعر هدیه به روح کنیز حضرت رقیه، حاجیه خانم فاطمه طاهری

به صد امید به این روضه ها گذر دارم
چگونه دست ازین خانواده بر دارم
در این بساط، تمنای چشم تر دارم
به خیرِ دست رقیه فقط نظر دارم

دلم گرفته برای مصیبتش یارب
شکست مثل پرش، شأن و حرمتش یارب

به این فقیر بجز فیض اشک و ناله نده
خمار باده نگهدارم و پیاله نده
مرا بجز به رقیه به کس حواله نده
عنان کار مرا جز به این سه ساله نده

خوشم که حلقه به گوش رقیه ساداتم
فقیر خانه به دوش رقیه ساداتم

همان رقیه که در کودکی مصیبت دید
به دست، جای عروسک، غل اسارت دید
سه آیه بود و هزار آیت از جراحت دید
شبیه فاطمه، هر روز و شب مشقت دید

قد خمیده و طفل سه ساله یعنی چه؟!
به روی پیرهنش، باغ لاله یعنی چه؟!

به پشت قافله با حال زار می افتاد
شبیه فاطمه با چشم تار می افتاد
چنان زدند که بی اختیار می افتاد
بدون حرف، فقط یک کنار می افتاد

صدای زجر، شب و روز اضطرابش داد
شکسته بال شد و هر تکان عذابش داد

سه سال داشت که غم های بی کران هم دید
به چند جای تنش درد استخوان هم دید
به کام خشک پدر، چوب خیزران هم دید
ندیده بود سری بین طشت، آن هم دید

سر بریده به دامان گرفت و هق هق کرد
بغل گرفت پدر را رقیه و دق کرد

شکست ضربه ی پا، پایه و اساسش را
چو لاله کرد کتک روی مثل یاسش را
دوا نکرد کسی درد ناشناسش را
نشد عوض کند آخر کسی لباسش را

چنان تمام وجودش کبود شد، آری
ز شستنش زن غساله کرد خودداری

محمد جواد شیرازی

معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 53 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 11:42