معرفی کانال

متن مرتبط با «با این وجود در انگلیسی» در سایت معرفی کانال نوشته شده است

خوان جود و رحمتش را میزبان انداخته

  • خوان جود و رحمتش را میزبان انداختهسفره را از بی کران تا بی کران انداختهدعوتم در میهمانی لیک دستم بسته استنفسِ بد بر دور دستم ریسمان انداختهشرح من شرح کسی باشد که از نادانی اشتوبه اش را پشت گوشش هر زمان انداختهبا که گویم از خطایم هیچ کس بویی نبردبس که پرده بر گناهم، غیب دان انداختهمِنُ و مِن کردن، نشان از بازگشت کودک استاین زبانم را خجالت از بیان انداختهشرمِ از حق جای خود اما بغل وا کردنششوق توبه در دل پیر و جوان انداختهشب نشینان، شادمان باشید چون شاه نجفکیسه بر دوشش به عشق سائلان انداختهساقی من آن یداللّهی است که بر مرقدشدستِ زهرا، طرح انگور از جنان انداختهکُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ، باقی است مولانا علیسر به سجده محضرش هفت آسمان انداختهتا ابد پرسه فقط دور سرایش می زنمبس که بی منت برایم استخوان انداختهیاد عشاق امیرالمؤمنین، وقت سحردانه ی تسبیح را صاحب زمان انداختهسفره ی افطار شد پهن و لب خشک حسیناز غذا خوردن مرا وقت اذان انداختهصوت تسبیحش چه شد دیگر نمی آید به گوش؟!از صدا آخر گلویش را سنان انداختهخواهرش بی تاب شد تا دید بر انگشترشوقت غارت، گوشه چشمی ساربان انداختهچوب دستِ بی حیا بر جای لب های نبیآن قدر کوبید، رد خیزران انداخته محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چنان لبخند زد در اولین دیدار بابایش

  • ... لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍچنان لبخند زد در اولین دیدارِ بابایشکه شد جبریل از عرش برین محو تماشایشکسی را که شود ممسوس حق، باید علی نامیدعلی جانم فدای او و اسم با مسمایشچه تصویری، تصور کن به روی دست، ثارالله...علیِ اکبر خود را نشان داده به سقایشقسم بر طور سینا و قسم بر تین و بر زیتونمراد از أحسنِ تقویم باشد روی زیبایششبیه مصطفی خَلقش، شبیه مصطفی خُلقششبیه مصطفی حتی کلام و نطق و آوایشهمه یاد نبی افتاده، باور کن که حق دارندامینِ وحیِ حق، هم خوانده او را گاه طاهایشیقین دارم که جان داده اذانش بر دل عیسیکه تکبیر علی اکبر نمود او را مسیحایشاگر انگور می خواهد علی، حق می کند نازلجناب شاهزاده، میوه ی جنت گوارایشبدان بانوی پر فضل و اصیلی مادر او بودبخوان این جلوه از انوار را فرزند لیلایشتمام عمر دست و پای بابا را علی بوسیدکه روزی تا ابد سر را گذارد زیر پاهایشچنین آرامش قلب و چنین فرزند رعنا راچرا باید پدر روزی ببیند ارباً اربایش؟!کفن نه که فقط سطح کسای اهل بیت وحیشرف دارد برای پهن گشتن زیر اعضایشفَدَینا آیه ی ذبح حسین و بچه های اوستسرم نذر علی اکبر، به قربان فَدَینایش محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • الا که در همه جا حاضر و هویدایی

  • الا که در همه جا حاضر و هویداییچه خوانمت که ز توصیف من مبراییاگرچه دیر به درگاهت آمدم امابه سوی بنده ی شرمنده، زود می آییچقدر وقت معاصی شتاب کردم و تو...به حلم و مرحمتت کرده ای شکیباییقرار بود مقرب شوم به درگاهتولی حجاب شد این پرده های دنیاییدلم هوای نجف کرده یا ولی اللههوای نیمه شبِ آن دیار رؤیاییحلال کن که ندیدی به نامه ام خیرینداشتم بجز اشک دو دیده، داراییخدا کند که همین اشک های ناقابلبه قلب غرق به خونت دهد تسلاییبه زیر چوبه ی تابوتِ نیمه ی جانشعلی است مات و زمینگیرِ داغ عظمایی"به عزت و شرف لا اله الا الله"شده است نغمه و صوتِ غریب مولاییبه زیر چوبه به خود گفت: مردم نامرد...گرفته اید ز بیت علی چه زهراییتمام بستر و دیوار و دسته ی دستاستمام زندگی ما شده گل آراییدری که سوخته با یک اشاره می افتادنداشت هیچ نیازی به ضربه ی پاییچه زود شد سحر و رفت لیلة القدرمکنار این همه غم مانده ام به تنهایی محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • با گریه و بدون صدا غسل می دهم

  • با گریه و بدون صدا غسل می دهمدارم شبانه جسم تو را غسل می دهمسرو علی، به جلوه ی محراب رفته ای!ای آبروی من، چقدر آب رفته ای؟!شرمنده کرده رنگ رخت تا ابد مرازخم عمیق روی پرت می کشد مراکل حصیر حجره ی ما لاله گون شدهآبی که ریختم به پرت، رنگ خون شدهیادش بخیر جنگ اُحد که تمام شداز زخم ها که در بدنم ازدحام شدلبخند بر رخ منِ خیبرشکن زدیمرهم به روی کل نود زخم من زدیمی خواستم برای تو جبران کنم، نشدگفتم که زخم های تو درمان کنم، نشدزهرا پسر عمویت ازین داغ خسته شددر ظرف چند ماه، دو رکنم شکسته شدپلکت چنان کبود شده، وا نمی شودبازوی زیر و رو شده ات تا نمی شوداین داغ سخت، تاب مرا سر می آوردرد غلاف، داد مرا در می آوردریحانه ی علی، علی افتاده از نفسچیزی بگو دوباره به فریاد من، برسویرانه می شود حرمم، از حرم نروای لیله ی مبارکه ام، از برم نروگرچه شکسته، ظرف وجودِ علی بمانتنها دلیل بود و نبودِ علی بمانزهرا ببخش اگر که علی در غمت نمرددر پیش دیده ام به رخت تازیانه خوردای نور خانه ام به خدا می سپارمتپیش حسین بین کفن می گذارمتدیگر جز این دو تا، کفنی نیست فاطمهجز این دو، غیر پیرهنی نیست فاطمهزهرا، حسین سهم تنش تکه بوریاستروزی که روی ریگ بیابانِ کربلاست محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از بس که در پیکر جراحت داشت زهرا

  • دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، فاطمیه ۱۴۰۲، حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام از بس که در پیکر، جراحت داشت زهراآه و فغان ساعت به ساعت داشت زهراپای امیرالمؤمنین و حق مولاپرداخت هر آنچه بضاعت داشت زهراشاهد طلب کردند از صدیقه، ای وایقلبی شکسته از اهانت داشت زهراهر کس به یک قصدی عیادت رفت اماچشمی پر آب از هر عیادت داشت زهرازن ها به هم گفتند با طعنه که روزی...چون سروِ رعنا قد و قامت داشت زهراچرخاند حتی بسترش را رو به دیواراز دیدنِ برخی کراهت داشت زهراپهلوی او نه، محور دین را شکستندبر دین خاتم، محوریت داشت زهراضربات سختی خورد پشت در، اگرچه...مانند ریحانه لطافت داشت زهرانه فکر حالش بود و نه دربند جانشجان امامش، ارجحیت داشت زهرامی بست با شال نبی پیشانی اش رابدجور با دیوار اصابت داشت زهراپهلوی ضربه خورده کاری کرد با اودر هر تکان خوردن مشقت داشت زهرااُمّ الشهید خانه شد قبل از شهادتچون غنچه ای بهر شهادت داشت زهرا محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بمیرد زینبت مادر چرا از درد می نالی؟!

  • بمیرد زینبت مادر، چرا از درد می نالی؟!گذشته چند ماه اما کماکان ناخوش احوالیچنان گیسوی من احوال بازویت پریشان استنزن موی مرا شانه، ندارد هیچ اشکالیچه معنا دارد این که در جوانی قدکمان باشی؟!چه معنا دارد اصلا این علامات کهنسالی؟!شنیدم که شبانه رفته ای تا خانه ی انصارشنیدم که دلت خون شد از ایمان های پوشالیطلوعت را مگیر اینقدر از شام سرای ماتمام روز می بندی چرا بر صورتت شالی؟!دو ماه و نیم، دلتنگِ لب خندان تو بودمشنیدم پیش اسما خنده کردی، جای من خالیهمان میخی که بر در کوفت بابا کار دستت دادامان از تیزی میخ و امان ازین بداقبالیپرت سرخ و رخت زرد و تبت پایین نمی آیدنمانده از جراحاتت برای دخترت حالیحسین آبی طلب کرد و پریشان گشت احوالتمزن بر سینه ات با اینچنین وضع پر و بالیتو خود در قتلگه رفتی به پشت در ولی مادردر این اوقات پایانی فقط در فکر گودالیالهی هیچ وقتی بر سر پیراهنی را که...به زحمت بافتی، اصلا نبینم هیچ جنجالیالهی سم مرکب ها به دور از دلبرم باشندنبینم که شود جسمش ته گودال پامالی  محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری

  • ثواب شعر تقدیم به روح مطهر شهید مدافع حرم نوید صفری منم و حسرت یک عمر پر از پرده دریباورم نیست ولی آبرویم را ببریقبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخشچون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدریهر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهندبازگشتم به سرایت، به امید نظریضرر عمر هدر رفته، شود سود کلاناگر از بنده ی خسران زده ات درگذریجز در فیض علی را نکنم دَق البابهمه ی خیر، فقط هست در اینگونه دریاشک هایم همه از دوری صحن نجف استکاش قسمت بشود دیدن صحن پدریتازه فهمیده ام از سیر مرام شهداکارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثریآرزویم همه این است شوم نذر حسینسر دهم پای غمش مثل نوید صفریکاش مادر بدهد کرب و بلایم را تاتحت قبه بنشینم شب جمعه سحریجگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما...فاطمه کرده میان حرمش نوحه گریهمه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمررفت سوی بدنش با غضب بیشتریرفت زینب به حرم سر بزند تا برگشتپیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دیدی که مادرت شد نیمه جون علی

  • دانلود سبک شعر با نوای حاج مجتبی قاسمی دیدی که مادرت شد نیمه جون علیدور لبت نکش انقدر زبون علی بس که گریه کردی نا نداره صداتدلم تنگه مادر برای خنده هات ندارم شیر علی ببخش من رو مادرلالایی لالایی بخواب دیگه اصغر  گل من آروم تو آغوشم بخوابمیاره الان عمو جون واست آب......تیر سه شعبه و حلقوم تو علیبازه هنوز چشه معصوم تو علی چه آروم خوابیدی رو دست حسینمنگفتی می میرم بدون تو از غم تو رفتی و موندم با گهوارت حالا لالایی لالایی بخواب روی خاکا میریزه خاک بابا روی بدنتبمیرم که تو رو تشنه کشتنت......سرت رو نیزه و جسمت روی زمینپایین نیزه هام حال منو ببین   می بینی به اشکام حرمله می‌خنده جلو چشم عمو دستمو می بندهبیا جان رباب روی نیزه بموننداره لب تو طاقت خیزرون برای اینکه منو بدن عذاب سرت و آوردنش بزم شراب محمد مهدی شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از دست این شهر خیلی کلافه ام

  • دانلود سبک شعر با نوای حاج مجتبی قاسمی از دست این شهر خیلی کلافه امحس میکنم که اینجا اضافه ام مویی نمونده تا  برات ببافم  .دیدی نشناختمت بس که تاره چشاماومدی از رو نی مهربونم سلام.دیدن ما اومدی اما حالا جا گذاشتی آغوشت رو تو صحرا.بابا جونم کی موهات و کشیدهنامنظم کی رگات و بریده .....دارم می میرم بابایی از تب افتادم اون روز از روی مرکبصد بار داده نجاتم عمه زینب .کاش نبودش عمو توی بزم شرابوقتی آستینمون شد برامون حجاب.مثل زهرا قد من هم کمونه دیدی بابا تو چشام لخته خونه.بابا جونم کی موهات و کشیدهنامنظم کی رگات و بریده .......با خنده هاشون بردن سرم رواین زجر شکسته بال پرم رو میشه که پس بگیری معجرم رو؟.میکشه من رو این درد پهلو یه روز زد لگد جوری زجر جاش کبوده هنوز. حالا مادر اومده با قد خم دل بریدم دیگه از دنیا رفتم .بابا جونم کی موهات و کشیدهنامنظم کی رگات و بریده محمد مهدی شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نصیب غنچه لبی شعله ور نباشد کاش

  • نصیب غنچه، لبی شعله ور نباشد کاشبه سوی خاتمه، شمع سحر نباشد کاشدوچشم مادر بی شیر، از خجالت طفلبه گریه در وسط خیمه، تر نباشد کاشصدای گریه ی طفلی که در نمی آیدز داغ تشنگی اش، بی اثر نباشد کاشزمان باد وزیدن میان دشت بلابه سوی حنجر اصغر، نظر نباشد کاشرباب گفت به زینب دعا کن این ساعتعلیِ اصغر من در خطر نباشد کاشنگاه آخر شش ماهه با لبی خندانبه شرمساریِ روی پدر نباشد کاشبه ضرب تیر بزرگی که همچو مسمار استعلی مشابه محسن، سپر نباشد کاشنوشته اند سه شعبه دو گوش او را دوختنوشته اند ولی معتبر نباشد کاشچگونه با علی اصغر به خیمه برگردد؟!غم حسین ازین بیشتر نباشد کاشپس از حسین چه کردند با علی اصغررباب از خبرش با خبر نباشد کاشحرامزاده ی ملعون که بیل آورده...به پشت خیمه به دنبال سر نباشد کاشبه روی نیزه به پیش نگاه تار ربابمیان قافله، قرص قمر نباشد کاش محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • به صد امید در این روضه ها گذر دارم

  • ثواب شعر هدیه به روح کنیز حضرت رقیه، حاجیه خانم فاطمه طاهریبه صد امید به این روضه ها گذر دارمچگونه دست ازین خانواده بر دارمدر این بساط، تمنای چشم تر دارمبه خیرِ دست رقیه فقط نظر دارمدلم گرفته برای مصیبتش یاربشکست مثل پرش، شأن و حرمتش یارببه این فقیر بجز فیض اشک و ناله ندهخمار باده نگهدارم و پیاله ندهمرا بجز به رقیه به کس حواله ندهعنان کار مرا جز به این سه ساله ندهخوشم که حلقه به گوش رقیه ساداتمفقیر خانه به دوش رقیه ساداتمهمان رقیه که در کودکی مصیبت دیدبه دست، جای عروسک، غل اسارت دیدسه آیه بود و هزار آیت از جراحت دیدشبیه فاطمه، هر روز و شب مشقت دیدقد خمیده و طفل سه ساله یعنی چه؟!به روی پیرهنش، باغ لاله یعنی چه؟!به پشت قافله با حال زار می افتادشبیه فاطمه با چشم تار می افتادچنان زدند که بی اختیار می افتادبدون حرف، فقط یک کنار می افتادصدای زجر، شب و روز اضطرابش دادشکسته بال شد و هر تکان عذابش دادسه سال داشت که غم های بی کران هم دیدبه چند جای تنش درد استخوان هم دیدبه کام خشک پدر، چوب خیزران هم دیدندیده بود سری بین طشت، آن هم دیدسر بریده به دامان گرفت و هق هق کردبغل گرفت پدر را رقیه و دق کردشکست ضربه ی پا، پایه و اساسش راچو لاله کرد کتک روی مثل یاسش رادوا نکرد کسی درد ناشناسش رانشد عوض کند آخر کسی لباسش راچنان تمام وجودش کبود شد، آریز شستنش زن غساله کرد خودداری محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • گرچه ازخانه ی ما چوبه ی در سوزاندند

  • گرچه از خانه ی ما چوبه ی در سوزاندند جگر خون مرا هم به شرر سوزاندند  ما ازین سوختن در چه مصائب دیدیمچه بگویم که چه از مردم یثرب دیدیم  بر لبم ذکر خدا بود که فریاد زدندسر سجاده رسیدند و سرم داد زدند  روضه ی غربت و مظلومیتم را خواندهجای این چکمه که بر روی عبایم مانده  مست ها نیمه ی شب بین حرم ریخته اندخانه ام را سر پیری چه بهم ریخته اند  فرصتی را به من آن دشمن خودکامه ندادفرصتی قدر به سر کردن عمامه نداد  نه فقط بر روی مرکب ننشاندند مراپابرهنه به سوی کوچه کشاندند مرا  با تمسخر قد چون دال مرا می دیدندپشت مرکب به زمین خوردم و می خندیدند  اهل این شهر اگرچه همه شاگرد منندجای یاری به تماشا همه بر گرد منند  گرچه خوردم به زمین، هیچ کسی سنگ نزدبه لباسی که تنم بود کسی چنگ نزد  هیچ کس با نوک نیزه به سویم حمله نکردخنجری کُند به قصد گلویم حمله نکرد  پابرهنه شدم اما بدنم عریان نیستدر دل سوخته ام دلهره ی طفلان نیست  در سرم شور حسین و حرمش افتادهجان فدایش که به مقتل، نگران جان داده محمد جواد شیرازی  https://eitaa.com/abdorroghaye/168 بخوانید, ...ادامه مطلب

  • علاج من شده گریانی و تباکی نیست

  • علاج من شده گریانی و تباکی نیستحلال کن اگر این چشم، چشم پاکی نیستبهای عمر گران را به معصیت دادمکه گفته وضعیتم، وضع دردناکی نیست؟میان خویشتن و صالحین درگاهت...هر آنچه می نگرم، وجه اشتراکی نیستفقط تو با غضبت بنده را نگاه مکنوگرنه از غضب و خشمِ غیر، باکی نیستببین نیاز مرا... یا کریم کاری کنمگر که اشک گدا از نیاز، حاکی نیستبرای سنجش ایمان و سنجش اعمالبه روز حشر، به غیر از علی ملاکی نیستاگر تمام وجود مرا بسوزانیمیان حب علی و من انفکاکی نیستبه غیر گنبد گیرای ناخدای نجفبرای کشتی دل، شمس تابناکی نیستاگرچه سینه زنانِ حسین، بسیارندچنان رقیه بر او هیچ سینه چاکی نیستبرای گریه کن دختر غریب حسینمیان هر دو جهان صحبت از هلاکی نیستفدای جسم نحیفش که با پدر می گفت:گرسنه مانده ام و جز کتک خوراکی نیستتمام راه، مرا بی هوا زمین زده استرقیه از احدی مثل زجر، شاکی نیستبه شرح، صحبتی از موی خود نخواهم کردفقط بدان که سرم بی دلیل خاکی نیست محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ازین اتاق نرو یار زینب من باش

  • ازین اتاق نرو، یار زینب من باشقمر، میان شب تار زینب من باشبیا جلو پسر نازنینم ای عباسبیا قرار دل زار زینب من باشمیان این همه محرم، دلش به تو قرص استفقط کفیل و علمدار زینب من باشبیا و قول بده هر چه هم که پیش آمدتمام عمر، هوادار زینب من باشبمان کنار حسینم، فدای راهش شوامیر لشگرِ سردار زینب من باشرشید اُم بنین، در شریعه چون رفتیبه یاد تشنگی یار زینب من باشقسم به این تب زهری که آتشم زده استبه دور قافله، تبدار زینب من باشپس از تو وای به حالش میان کوفه و شامدر آن مسیر، عزادار زینب من باشاگر به نیزه سرت شد بلند، در آن حالبیا و سایه به بازار زینب من باش محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بهای عمر هدر داده ام به ارزانی

  • خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۲ ماه رمضان ۱۴۰۲ بهای عمر، هدر داده ام به ارزانیچه سود و منفعتی دارد این پشیمانی؟!گناهکار قدیمی شدم به درگاهتخودت مقصری از بس قدیم الاحسانیبس است خیره سری کردنم، مرا یارب...به خویش وا مگذارم به کمتر از آنیمؤاخذه کن و دادی بزن ولی دیگرنگو که از من بی دست و پا گریزانیبیا و بخششِ آواره را عقب نندازببخش زود که تنگ است وقت مهمانیگناه، رزق نجف رفتن مرا سوزاندگناه کردم و پس داده ام چه تاوانیبهشت چیست؟ نشستن به گوشه ای تنهامیان صحن نجف در هوای بارانیدل شکسته بیا و بگو علی مددیخیال کن که دوباره به زیر ایوانیهمیشه ملت ما هست پای کار علیبه عشق شیر حرم، قاسم سلیمانیمیان تخته ی تابوت، جسم حیدر رفتبه سوی فاطمه بر شانه های لرزانینخوان رفیقِ خودت را که او سفر کردهمگر که پیر خرابه نشین، نمی دانی؟!دوباره زینب و یک بستری که خالی ماندشده دو مرتبه سهم دلش پریشانینه فاطمه دگر این خانه دارد و نه علیعجب سرای غریبی، چه بیت الاحزانیزمین کوفه و زینب، چه بر سرش آیداگر به خاک ببیند ذبیح العطشانیخبر دهید به شاه نجف، ابالایتامکه گم شدند از اهل حرم یتیمانی محمد جواد شیرازی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها